تحلیل کامل و نقد انیمیشن موآنا Moana: بستر فکری و دینی انیمیشن موآنا نیز بر اساس اساطیر پولینزی، هاوایی و بافت فرهنگی همین منطقه شکل گرفته است. از نمایش لالوتای، جهان زیرین تا رقصهای آیینی هاکا، کاملا منطبق بر فرهنگ پولینزی است.
تحلیل کامل و نقد انیمیشن موآنا Moana
شکل جزیرهای که تفیتی در آن خوابیده است، شبیه یک بانوی آرمیده است. این جزیره در واقعیت در اقیانوس آرام بوده و کوسرائی نام دارد. همچنین در ادیان پولینزی، ارواح در زندگی مردم نقش پر رنگی دارند. حتی گاهی بر آنها ظاهر میشدند و با زندگان ارتباط مستقیم میگرفتند. در موآنا نیز میبینیم ارواح گذشتگان بر موآنا ظاهر شده و روح مادربزرگ نیز حامی موآناست.
تتوها در این فرهنگ، نمادهای مهمی بودند. مثلا نماد اسپیرال یا گردباد، بیانگر قدسی بودن شخص و اتصال وی به آسمان است. یا بعضی نمادها بیانگر این بودند که روح شخص پس از مرگ در جهان زیرین زندگی میکند و در میان زندهها نمیماند.
در موآنا نیز میبینیم که نماد اصلی فیلم که بر روی بادبانها و لوگوی فیلم موجود است، گردباد یا اسپیرال است. یعنی قایق موآنا و بدن مائویی، قدسی و متصل به آسمان است. به علت اقیانوس که به عقیده آنها همان خالق است، از مائویی و موآنا حمایت میکند.
مائویی نیمهخدا یا منجی بنیاسرائیل؟
بر خلاف اساطیر پولینزی، در موآنا گفته میشود که مائویی پسر انسانهای عادی است، اما به آب انداخته شده و به وسیلۀ خدایان بزرگ شده است. این شباهت مائویی به منجی بنیاسرائیل(حضرت موسی) بیدلیل نیست؛ چرا که اساس این اسطوره طبق تفکرات پولینزی، خدا، نیمهخدا یا پیامبر و حکیم بوده است. اما اینکه وی به آب انداخته شده و توسط خدایان رشد یافته، کاملا از جریان حضرت موسی(ع) اقتباس شده است.
همچنین مائویی اوراد خاصی را هنگام جنگ یا ورود به جهان زیرین میخواند که نشانگر خبره بودن وی در مبارزه است. البته وی تأکید دارد که همۀ قدرتش وابسته به قلاب ماهیگیری بوده و بدون آن قدرتی نداردکه شبیه به اسطورۀ یهودی انگشتر سلیمان است. ما نیز به عنوان مخاطب، با دیدن قدرت مائویی، وی را قهرمان و منجی داستان میپنداریم. اما داستان فیلم بر خلاف انتظار ماست.
در ادامه نقد موآنا به صورت کلی، انیمیشن موآنا همچون انیمیشن دلیر، مبلغ فمینیسم جادوگِرا و مشرکانه است. فیلمساز نیز به زیرکی اساطیر بِکر یک قوم را به نفع خویش مصادره کرده و علنا میگوید بازگشت به شرک و خدایانپرستی، با یک منجی مونث، راه چارهی جلوگیری از نابودی جهان و خرمی جزایر است.
در سکانسی از فیلم، مائویی به شوخی میگوید برای سفر به جهان زیرین، باید انسانی را قربانی کنیم! و بعد از چند ثانیه حرف خود را پس میگیرد. این قبحزدایی از اعمال غیر عقلی که در سریال وایکینگها نیز شاهدش هستیم، بایستی ما را به فکر وادارد.
به صورت کلی داستان موآنا، تحول او از سنت های خانوادگی و ارتجاع وی به اساطیر است. یعنی فیلم مبلغ پرستش و ارتباط با خدایان یا همان شیاطین است، چرا که خدایان اگر هم واقعیت داشته باشند، در واقع جنیانی بودند که با فریب دادن انسانها، خود را خدا معرفی کرده و مریدانی مهیا میکردند.
در موآنا نیز دقیقا شخصیت وی، الگوی بیننده است. موآنا که رئیس قبیله است، در ارتباط با خدایان و بازگشت به آنها، به برداشت جدیدی از هستی میرسد و منجی قبیله میشود. این بازگشت به اسطوره، در فیلم و سریالهای متعددی تأکید شده است. در موآنا نیز شخصیت مؤنث منجی که از قضا مشرک هم است، کاملا بیانگر نگاه فرقهای نسبت به منجی است.